مولود زندينژاد- تاريخ ايران سرشار ازحكايتهايي است كه مربوط به استادان و شاگردانشان ميشود، روابط معنوي كه شور و عشقي وصفناپذير را پديد آورده و مثال افسانههاي باستان زبانزد خاص و عام، در تاريخ حفظ ميشوند. در دنيايي كه روابط اجتماعي با بهرههاي مادي سنجيده ميشود هنوز هم روايت علاقه و احترام ميان استادان و شاگردانشان مايه دلخوشي است. چندي پيش ميهمان انسان وارستهاي چون «مجيد مهرگان» يكي از استادان چيرهدست نقاشي ايراني بودم تا گفتوگويي در زمينه كاري ايشان داشته باشيم. استاد در غم از دست دادن فرزند، كمي خموده به نظر ميرسيد اما هنگام سخن از استاد، چشمانش ميدرخشيد و گرچه خود هماكنون در مقام و جايگاه والايي در حوزه نگارگري يا نقاشي ايراني قرار دارد اما به طور خستگيناپذيري از استاد و كارهايش سخن گفت.
آشنايي شما با استاد فرشچيان از چه زماني آغاز شد؟
سن و سال كمي داشتم كه وارد حوزه نقاشي ايراني شدم و در محضر استاد فرشچيان به يادگيري نقاشي ايراني پرداختم و بسياري از اوقات خود را با استاد ميگذراندم.
البته پس از فارغالتحصيليام از دانشكده موفق شدم تا بورسيهاي براي ادامه تحصيل در كشور ايتاليا بگيرم كه متاسفانه به علت مشكلات شخصي قادر به ادامه تحصيل نشدم. استاد فرشچيان به طور مداوم سفارش ميكردند تا من ادامه تحصيل بدهم و در آن هنگام هم خيلي مرا تشويق ميكردند تا از اين بورسيه استفاده كنم. ايشان معتقدند اگر ميخواهيم در زمينه هنر پيشرفت كنيم بايد بر علم و اطلاعات خود بيافزاييم و من هميشه سعي ميكنم هنگامي كه ميخواهم اثري را با مضموني خاص به تصوير بكشم ماهها درباره آن تحقيق كنم.
در اين سالها ويژگي ممتاز استاد فرشچيان را در چه ديديد؟
نقوش تزييني ايراني بسيار وسيع و متنوع است و در هيچ جاي دنيا مثل و مانندي ندارد. امتياز استاد فرشچيان احاطه بر تمامي اين نقوش است. به علاوه اينكه در آن زمان كه در محضر استاد فرشچيان شاگردي ميكردم هر سوالي كه از ايشان ميپرسيدم بدون درنگ و بدون آنكه حساسيتي به خرج دهند به سوالات من پاسخ ميدادند و در واقع تمام ريزهكاريها و نكتههايي را كه در نقاشي ايراني بود با كمال ميل و مسرت، آموزش ميدادند.
آيا شما تنها شاگرد استاد فرشچيان محسوب ميشويد؟
خير، همزمان با آقاي كاشيان از محضر استاد بهرهمند ميشديم كه متاسفانه ايشان نقاشي ايراني را رها كردند، همچنين زنده ياد صراف بودند كه مهارت بينظير در نقاشي داشتند. بعدها نيز محمدباقر آقاميري نزد ايشان تعليم گرفتند. البته در دانشگاه نيز ايشان تدريس ميكردند اما شاگرداني كه مثل ما به صورت مستمر نزد ايشان كار كرده باشند، نميشناسم.
ويژگي غيركاري كه در استاد ديديد، چه بوده است؟
يكي از خصوصيات استاد فرشچيان «شناخت» است. ايشان فردي معتقدند كه از گذشته بر اعتقادات خود پايبند بوده و بر همين مبنا كار ميكردند و به نظر من اين يكي از ويژگيهاي بارز شخصيتي ايشان است.من اوقات بسياري را از گذشته در كنار ايشان سپري كردم و خاطرات زيادي از ايشان دارم. روزي من چند پرنده مشابه كار استاد كار كردم و خيلي هم براي آن زحمت كشيدم؛ يادم هست وقتي استاد اين كار را ديدند به من گفتند كه هيچوقت از كار من تقليد نكن. اگر هزار سال كار كني در آخر ميگويند كار فرشچيان است؛ براي خودت سبك و سياقي جداگانه داشته باش. اين شد كه من تلاش كردم سبكي بسيار متفاوت از ايشان داشته باشم و همچنان كه در نقاشيهايم ميبينيد هيچيك از آثارم با كارهاي استاد فرشچيان مشابهتي ندارند.
من از نكاتي كه ايشان ميگفتند هنوز نيز بهره ميبرم و از گذشته نظرشان را درباره كارهايم جويا ميشدم و در كارهاي جديدي كه انجام ميدادم از توصيههاي ايشان استفاده ميكردم و در واقع حساسيتي كه در من ايجاد كردند شايد از خودشان هم بيشتر شد و باز هم ميگويم اگر روزي مجددا ايشان قرار شود در كارگاهي آموزش دهند من باز هم در آن ثبتنام ميكنم و حاضرم مجددا شاگردي كنم.
درباره سبك و سياق استاد فرشچيان كمي برايمان بگوييد
استاد فرشچيان براي خود سبك و سياقي خاص دارد. ايشان گرايشي به ناتوراليسم داشته و طبيعت در آثار ايشان بسيار زنده جلوه ميكند. من تمامي كارهاي ايشان را دوست دارم و اصولا از سبكشان لذت ميبرم ضمن آنكه ايشان در طراحي بسيار خبره و چيرهدست هستند و هر كدام از كارهايشان با ديگري متفاوت است. بايد اذعان داشت هنوز هم ما همتاي فرشچيان نداريم و بايد او را پدر نقاشي ايراني معاصر بشناسيم.
در مورد كار اخير استاد يعني طراحي ضريح حضرت اباعبدالله(ع) هم كمي توضيح دهيد
شورايي از سوي «ستاد بازسازي عتبات عاليات» در قم تشكيل شد. اين شورا مرّكب از هنرمندان تراز اول در رشته هنرهاي سنتي بود. در اين شورا من و آقاي رجبي نيز حضور داشتيم. قرار شده بود تا براي سه ضريح امام حسين(ع) ، امام حسن عسكري(ع) و حضرت علي(ع) طرحي آماده شود و پس از تاييد اين شورا و تصويب به مرحله اجرا در بيايد. كل اعضاي شورا بر اين اعتقاد بودند كه تنها كسي كه ميتواند اين كار را بر عهده داشته باشد استاد فرشچيان است زيرا بالاتر از ايشان در طراحي ايراني وجود ندارد. بعضي اوقات در هنگام طراحي اين ضريح من به همراه ايشان به قم ميرفتم زيرا ميخواستند بر كار نظارت داشته باشند و حتي نظر مرا ميپرسيدند. بحق كار ايشان بسيار زيبا و شكيل است.
آيا استاد هزينهاي براي طراحي ضريح دريافت كردند؟
خير؛ استاد فرشچيان اين كار را به صورت يك نذر انجام دادند و وجهي دريافت نكردند. گرچه مسافرت براي سلامتي ايشان بسيار مضر است اما ايشان براي اتمام كار، سالي دو بار به ايران سفر ميكردند تا كار را به نحو احسن به پايان ببرند.
استاد مجيد مهرگان در سال 1324 در شهر رشت متولد شد. وي طراحي و نگارگري را نزد استاد « اكبر تجويدي» و «محمود فرشچيان» آموخت. پس از فارغالتحصيلي در رشته گرافيك از دانشكده هنرهاي تزييني به عنوان استاد نقاشي ايراني به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد. تدريس در هنرستان دختران و پسران، مديريت هنرستان هنرهاي زيباي پسران، عضويت در شوراي عالي ارزشيابي هنر، عضويت در هيئت داوری و انتخاب جشنوارههای فجر در چهار دوره و ... را در كارنامه فعاليتهاي خود دارد. استاد مهرگان نمايشگاههاي متعددي را در سراسر جهان برگزار كرده است. دارا بودن مدال درجهيك هنر از موسسه اکو، دريافت درجهيک هنری(دکترا) در رشته نگارگری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از افتخارات استاد مهرگان است.